یاد وقتی افتادم که کلاس دوم بودم و داشتم میرفتم مدرسه که یه پسره با دوچرخه رد شد و بهم گف برسونمتتتت مدرست . و منم دراونلحظه آرزو میکردم کهبرف میبارید تا سرم رو مث کبک توش بکنم
(80) إِنَّكَ لاَ تُسْمِعُ الْمَوْتَي وَلاَ تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ بازدید : 256
شنبه 23 آبان 1399 زمان : 9:37