خب پس از چن ساله قرارهی دوست جدید پیدا کنم (:
وقتی نه گفتن بلد نیستیاین دخترآ ط گروه"بلک پینک"که هستن،واقعا نمیدونم چطور انقد معروف و محبوب شدن واز قیآفههاشون تعریف میکنن .. رفتم عکسشونو دیدم باور کنید هیچ قیاقهای نداشتن .
وقتی نه گفتن بلد نیستیامروز اونقدر که معآدلآت ریآضی حل کردم انیشتن حل نکرده بود!
بهترین دانشگاه های روسیهفک نمیکردم اونقدر نامرد باشی ... بری بی صدا..حتی بهم نگی ..منیکه تظاهر میکردی بهترین دوستتم ... امیدوارم برگردی دوباره
ولی ب یاد داری؟چقد بهت گفتم میترسم وبتو پاک کنی و تو میگفتی نه؟.. تنها دلخوشی من در وبلاگ به "نه"گفتن تو بود ..
ولی من تورو بهترین دوستم در وبلاگ میدونستم و بهت وابسته شدم..شاید حق با تو بود نباید در وبلاگ با کسی صمیمیشد و زود بهش وابسته شد..
یاد حرفایی که بهت زدم باش و کار احمقانهای نکن
ولی بازم فکر نمیکردم که انقد نامرد باشی
ولی همچنان بی وقفه دوستت دارم
______
بهترینارو میخوام برات و آرزو میکنم همیشه شاد باشی مریم عزیزم🌈
"من احمق بغض کردم ولی نمیخوام بغضم بترکه .. چون خیالم راحته دوستای بهتر از من داری و اونا همواره دوست دارن (:"
مواظب خودت بآش ...امیدوارم هیچ وقت منو فراموش نکنی..
نوبت رسید به کلام آخر ..
من فکر این جمله رو برای ط هیچ وقت نمیکردم
ولی "خدانگهدار دوست قدیمیمن"
بنظرم عآدم باید هرروز یه انگیزه داشته باشه . مثلا من بعضی اوقآت انگیزم اینه که فردا صبح میرم سر کآمیپوتر و شروع میکنم به بازی آنلاین . بخدای انگیزه کوچیک کلی تو زندگی عآدم تاثیر میزاره
میگی نه؟خب بمنجه !اصن امتحان کن
اینروزا به ریاضی علاقمند شدم،امیدوارم ریاضی هم همین حسو داشته باشه به من .. که خیلی خوب میشه و حس نفرتمون از بین میره
پس از 5سال رفتم سراغ گیتار!
خیلی جآذآب بود!خوب نزدم .. چون تمرین نکرده بودم
درکل هرجا میرم صدای مزخرف گیتارم رو میشنوم!
+شب بخیر🍂🌙
مهمونا داشتن میرسیدن و من در حال آرایش کردنخب عجله داشتم و نمیدونستم چطو آرایش میکنم . زیاد یا کم . بعد چن دقیقه خودم رو تو آینه دیدم .. جذاب بودم مث همیشه ، ولی ریمل رو بیش از حد زده بودم .. مژههای خیلی بلندم بلندتر شده بود ..
+رژلب قرمز جدید رو امتحانی زدم .. مزه توت فرنگی میداد ! خیلی خوشمزه بود!اولین رژلبی بود که روی لبم خوردمش!
تعداد صفحات : 1